چهارشنبه، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
گوستاو کلیمت (آلمانی: Gustav Klimt، زاده: ۱۴ ژوئیه ۱۸۶۲ – درگذشت: ۶ فوریه ۱۹۱۸) یک نقاش نمادگرای اتریشی و یکی از برجستهترین اعضای هنر نوی وین به نام جدایی وین بود. کارهای برتر او عبارتند از نقاشی، نقاشیهای دیوارنما، انگاره و کارهای هنری دیگر که بسیاری از آنها در نگارخانه انجمن جدایی وین نمایش داده میشوند. موضوع و سبک اصلی نقاشیهای کلیمت اندام برهنه زنان بود، کلیمت همچنین بنیانگذار و اولین رئیس کانون انجمن جدایی وین بود.
گوستاو کلیمت در بومگارتن شهری کوچک در نزدیکی وین در اتریش-مجارستان به دنیا آمد. خانواده آنها دارای هفت فرزند بود، سه پسر و چهار دختر که او دومین فرزند خانواده بهشمار میرفت. از همان ابتدا همه پسرها دارای استعدادهای هنری بودند. برادران کوچکتر گوستاو، به نامهای ارنست و جورج کلیمت بودند. پدر آنها ارنست کلیمت، اهل بوهم و یک منقوشگر طلا بود. ارنست با آنا کلیمت (née Finster)، که دوست داشت یک نوازنده موسیقی باشد، ازدواج کرد. کلیمت بیشتر دوران کودکی خود را در فقر گذراند.
در سال ۱۸۷۶، بورسیه تحصیل در دانشکده هنر و صنایع دستی وین به کلیمت اعطاء گردید و تا سال ۱۸۸۳، در آنجا مشغول تحصیل در رشته نقاشی و معماری شد. در ۱۸۷۷، برادر او ارنست که دوست داشت همانند پدرش یک منقوشگر طلا شود، نیز وارد دانشگاه شد. هر دو برادر به همراه یکی از دوستانشان به نام فرانز با یکدیگر کار میکردند. تا سال ۱۸۸۰، آنها موفق به دریافت کمیسیونهای بیشماری در غالب تیمی به نام شرکت هنرمندان شدند و به استاد خود درکشیدن نقاشیهای دیواری برای موزه وین کمک کردند. کلیمت کار حرفهای خود را با کشیدن نقاشیهای دیواری داخلی و سقفها برای ساختمانهای بزرگ در «Ringstraße» شروع نمود که شامل مجموعهای موفق از حکایات و تمثیلها میشد.
تابلوهای کلیمت به راحتی با هر نگاهی انس میگیرند و به دیوار هر اتاق خواب، سالن نشیمن یا دفتر کاری میخورند. نباید فراموش کرد که این حسن و کمال با عمری تلاش و تقلا به دست آمدهاست. انقلاب در هنر تزئینی وین در آغاز قرن بیستم و دورهای که به پایان قرن یا مرحله انحطاط شناخته شدهاست، از پایگاههای اصلی هنر مدرن بود. گوستاو کلیمت با شورش بر نقاشی آکادمیک یکی از نمایندگان اصلی سبک هنر نو است که در کنار گروهی از هنرمندان نوگرای وابسته به نمایشگاه «سسسیون» (گسست) جنبش «یوگند استیل» (سبک جوان) را به وجود آوردند.
نقاشان کلاسیک و «مکتبی» کار کلیمت را بیشتر آرایش و دکور میدانستند که از «مقاصد والای هنر» دور میشود. در برابر کلیمت و دوستان او عقیده داشتند که هنرمند باید در آفرینندگی و ذوقآزمایی آزادی کامل داشته باشد و هیچ مرجعی حق ندارد برای او راه و رسم تعیین کند. گوستاو کلیمت برخلاف بسیاری از دوستان هنرمندش نه در آموزشکده هنری وین، بلکه در آموزشگاه هنرهای صنعتی و کاربردی تحصیل کرد. در نخستین مرحله از فعالیت کلیمت که او در کارگاهی با برادر جوانترش همکاری داشت، از آمیزش آفرینش هنری و مهارت صنعتگری ترکیبی فشرده شکل میگیرد که هم زیباست و هم «سودمند». در مکتب «گسست» به این کارهای ترکیبی که میتوانستند آمیزهای از نقاشی و پیکره و معماری باشند، «مجموعه هنری» نام داده شده بود. هدف این «هنرمندان صنعتگر» خلق فرمهای هارمونیک و ترکیبهای چشمنواز بود که هم در صنایع کاربردی مانند وسایل مصرفی و استیل مبل و نقش پارچه و هم در آرایش سالنها، دکورهای داخلی و سبک معماری نماها قابل مصرف باشند.
کلیمت طراحی زبردست بود. از او بیش از سه هزار طراحی باقی مانده، که از نگاه دقیق و دست پرقدرت او خبر میدهند. قلم جسور و چابک او در رسم پیکرها و حالتهای انسانی، به ویژه زنان برهنه، به گروهی از هنرمندان جوانتر مانند اگون شیله درس بسیار داد. کلیمت با رشتهای از طرحها به عنوان «استعاره» نامآور شد که بسیاری از آنها «سیاه مشق» برای کارهای بزرگتر و تابلوهای رنگی او هستند. این آثار او معمولاً زمینهای یا مرجعی دراماتیک دارند، در اساطیر باستانی یا قهرمانان تراژیک، مانند سالومه، یودیت، دانائه و آتنه. کلیمت با صحنه نمایشی دوران خود پیوند نزدیک داشت. در بسیاری از این کارها او به سمبولیسم گرایش دارد که از گرایشهای اصلی در هنر روزگار بود. او تلاش میکند بسان شاعری پراحساس، مفاهیم کلی و انتزاعی مانند زندگی، مرگ، فلسفه، موسیقی، شهوت و حسادت را با خطوط و اشکال ظریف و نمادین مجسم کند.
در سری طرحها و تابلوی رنگین «امید» زنی باردار است که به شکم برآمده خود خیره شدهاست. با وجود چیرهدستی کلیمت در طراحی، او در تابلوهای رنگین از بازنمایی دقیق دنیای واقعی دوری میکند. پیکرهای انسانی او همراه با موج خطها و رقص فرمها شکل عوض میکنند. کلیمت همیشه جای موتیف «طبیعی» را با طرحهایی ریز و فشرده پر میکند، به گونهای که بافت اصلی فیگورها و پیرامون آنها از روح و حرکت سرشار باشد.
کلیمت این آزادی را به بیننده میدهد که کار را به شیوه خود ببیند و با حس و حال خود بسنجد و تفسیر کند. در هنر او چیزی پنهان با معنایی شگرف بیابد که قابل بیان نیست؛ یا تنها نگاه کند و چشم را در زوایای خطها و طرحها و رنگها گردش دهد و از هماهنگی آنها لذت ببرد. کلیمت برای هر دید و سلیقه چیزی دارد و نزدیک شدن به هنر او به کارشناس و متخصص نیاز ندارد.
کلیمت در این اثر همانند بسیاری دیگر از نقاشیهایش از تم عاشقانه بهرهبرده و صحنهای آمیخته با آرامش را به تصویرکشیده. در پسزمینهی این تابلو از ورقههای نقره و طلا استفادهشده که بر ارزش آن میافزاید. این تابلو در گالری اتریشی بلودره در شهر وین، اتریش، در کنار تعدادی دیگر از آثار گوستاو کلیمت نگهداری میشود.
منبع ویکی پدیا