ایدهی اصلی کتاب "کیمیاگر" نوشتهی پائولو کوئیلو، از داستانهای «هزارویک شب» و همچنین داستان کوتاه «دو رویابین» از خورخه لوئیس بورخس الهام گرفته شده است. این کتاب به بیش از 52 زبان ترجمه و در بیش از 150 کشور منتشر شده، که نشاندهندهی تأثیر گستردهی آن بر فرهنگهای مختلف است.
کوئیلو پیش از این اثر با چالشهای زیادی روبرو بود، اما با ارادهای قوی به نویسندگی ادامه داد و "کیمیاگر" او را به شهرت جهانی رساند. این کتاب، داستان جوانی چوپان را روایت میکند که به دنبال تحقق رویاهایش است و در طول سفرش به درسهای ارزشمندی دربارهی زندگی، عشق و پیگیری آرزوها میرسد.
کتاب "کیمیاگر" جوایز و افتخارات زیادی از جمله "تحسینشدهترین داستان مذهبی" آمازون و جوایز بینالمللی دیگر را کسب کرده است. نقدها به زیبایی و عمق محتوای آن اشاره دارند و برخی مانند اپرا وینفری و مدونا از آن به عنوان اثری انگیزشی یاد کردهاند.
در بخشی از داستان، جوان چوپان پس از ترک خانهی پیرزنی، تصمیم میگیرد که به جای تمرکز بر خوابهایش، به امور روزمره بپردازد و از فرصتها استفاده کند. او به این نتیجه میرسد که نباید خود را بر اساس انتظارات دیگران تغییر دهد و باید به دنبال یافتن حقیقت زندگی خود باشد. این نکتهی کلیدی داستان، جستجو برای معنا و هدف در زندگی است که همهی خوانندگان میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.